پاسارگاد
وبلاگ پاسارگاد.پاســارگاد.pasargad.پاسارگاد75
آواز خركي و رقص شتري
15:31     چهار شنبه 29 خرداد 1392

يه خري از دست صاحبش فرار مي كنه در راه يه شتر مي بينه كه در حال بار بريهخره ميگه:تا كي مي خواي بار بكشي بيا با هم فرار كنيم
شتر قبول مي كنه و ميرن تا به يه چمنزار مي رسن
يه مدتي اونجا مي مونن
تا اينكه خوشي ميزنه زير دل خره و شروع ميكنه به عر عر
هر چي شتره منعش ميكنه و مي گه صداتو ميشنون فايده اي نداره و خره ميگه :خوشحالم مي خوام اواز بخونم
چيزي نگذشت كه صاحبان شتر و خر فهميدن و اسيرشون كردن و براي اينكه دو باره فرار نكنن اونا رو حسابي بار زدن تا اينكه خره از پا در اومد و بستنش به پشت شتره
شتره كه دل خوشي از خره نداشت تا رسيد لب دره شروع كرد به رقصيدن
هر چي خره گفت:اينجا جاي رقصيدن نيست شتره قبول نكرد و گفت:خوشحالم ميخوام برقصم و اينطوري خرو انداخت ته دره


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها: آواز خركي و رقص شتري, ضرب المثل ها و داستان آنها, سرچشمه ضرب المثل ها, سرچشمه کنایه ها,
 نوشته ای از :  ‌‌‌امیر محمدی